حذف رفسنجانی، حذف راه حل های میانه
رضا مقدم
به نقل از به پیش! ٦٢، پنچ شنبه ٢٦ اسفند ١٣٨٩، ١٧ مارس ٢٠١١
21 اسفند 1389 رفسنجانی از ریاست مجلس خبرگان حذف شد زیرا راه حل وی برای حل بحران سیاسی و حکومتی رژیم اسلامی موضوعیت خود را کاملا از دست داد. از نظر رفسنجانی و به درست هر نوع ضربه به سدعلی و تضعیف وی مستقیما ضربه به کل رژیم اسلامی است و جلوگیری از آن در صورتی ممکن است که سدعلی رهبر کل نظام و همه جناحهایش باشد و نه رهبر و حامی یک جناح بر علیه جناح دیگر. تحت تاثیر همین نظرات رفسنجانی بود که اصلاح طلبان حکومتی با آنکه مردم در خیابان شعار مرگ بر دیکتاتور و ولی فقیه می دادند، و با آنکه خود سالهاست بیشتر از بقیه مردم می دانستند که پشت تمام تصمیمات و از جمله کودتای سپاه در تعیین رئیس جمهور شخص خود سدعلی است، با این حال نوار سخنرانی یکی از سرداران سپاه در تشریح کودتا را بهانه کردند و با شکایت از سپاه کوشیدند سدعلی را از هدف حمله انتقادات و اعتراضات جنبش مردم دور کنند. با دستگیری شکایت کنندگان از سپاه روشن شد که طرح رفسنجانی که حتی در آخرین سخنرانی خود در مجلس خبرگان هم بر آن تاکید کرد در بالا خریداری ندارد. بعلاوه تازه اگر طرح رفسنجانی در بالا پذیرفته میشد باید کار دشوار و شاید هم ناشدنی اقناع مردم مبنی بر بی تقصیری سدعلی در کشتارها، دستگیری ها، شکنجه ها و تجاوزها در زندانها آغاز میشد. با شکست طرح رفسنجانی در بالا، جنبش اعتراضی مردم حمله به سدعلی را بعنوان باعث و بانی همه جنایات رژیم اسلامی ادامه داد و با آغاز فاز دوم جنبش و در تظاهرات 25 بهمن با شعار "مبارک، بن علی، نوبت سدعلی" روشن شد که طرح رفسنجانی در پائین نیز بدون مشتری است. طرح آشتی جویانه رفسنجانی هنگامی می توانست خریداری بیابد که دو طرف درگیر جنبش یعنی رژیم اسلامی و جنبش آزادیخواهانه مردم خواهان مدارا و یک راه حل میانه بودند. رژیم اسلامی می داند که هرگونه عقب نشینی معنایی جز دعوت مردم به ادامه حمله به رژیم ندارد و مردم نیز می دانند که برای پایان دادن به همه بلایایی که در حاکمیت رژیم اسلامی بسر شان آمده در اولین گام رژیم اسلامی باید سرنگون شود. جنبش ضد دیکتاتوری مردم راهی بجز انقلاب، سرنگونی رژیم اسلامی و انحلال تمام ارگانهای سرکوبگر نظامی و امنیتی آن در مقابل خود ندارد و رژیم اسلامی نیز برای حفظ خود جز دستگیری، شکنجه، تجاوز و کشتار ابزار دیگری برایش باقی نماینده است. سیر وقایع بسرعت بسمت یک دو قطبی آشتی ناپذیر رژیم اسلامی و جنبش ضد دیکتاتوری در حرکت است و تمام راه حل ها و صداهای آشتی جویانه از هر دو طرف این قطب کارایی خود را از دست داده و می دهند و در بهترین حالت تنها پس از رفتن سدعلی ممکن است گوش شنوایی بیابند. تا رفتن سدعلی، یا با انقلاب مردم یا با رژیم اسلامی، راه میانه ای نیست.
|