اتهامات محمود صالحى

محمود صالحى


٢٩ فروردين ١٣٨٤


کارگران و مردم دلسوز شهر سقز:

همچنان که اطلاع داريد در روز ١٢/٢/١٣٨٣ ما کارگران در حالى که مى خواستيم در مراسم اول ماه مه روز جهانى کارگر شرکت کنيم توسط نيروهاى اداره اطلاعات دستگير و مدت ١١ روز زير فشرده ترين بازجويى قرار داشتيم. بعد از اين مدت با سنگين ترين وثيقه که توسط مردم دلسوز شهر سقز تهيه شده بود از زندان آزاد شديم. از اين تاريخ ما چند بار براى محاکمه به دادگاه احضار شديم. آخرين دادگاه در تاريخ ١٦/١/١٣٨٤ بود. بعد از اين دادگاهى مرتب از طرف دوستان و آشنايان من خانواده ام مورد سئوال قرار گرفتيم که دادگاه چه نتيجه اى داشته و دادگاهى در چه مسيرى بود. من اينجا سعى مى کنم که بطور خلاصه به اتهاماتى که در آخرين دادگاه از طرف قاضى پرونده طرح شد جهت آگاهى آن دسته از دوستان و کارگران بنويسم.

١ - قاضى: در منزل شما يک نوار مربوط به ٢٦ بهمن روز کومه له کشف شده؟ خير. مربوط به من نيست.

٢ - قاضى: شما در روز کارگر عکس مارکس را پخش کردى؟ خير. اين کار من نيست.

٣ - قاضى: در منزل شما ١٠ نسخه اطلاعيه کشف شده؟ در منزل من هيچ نوع اطلاعيه نبوده و اين اتهام کذب محض است.

٤ - قاضى: در منزل شما يک کتاب بنام کار ارزان کارگر خاموش کشف شده؟ من يک کتابخانه دارم که دهها کتاب در آن موجود است. من کتاب را براى مطالعه مى خوانم. چرا ماموران کتابهاى امام على و آقاى بهشتى را نياوردند.

٥ - قاضى: شما تاکنون سه مقاله در مورد مشکلات زنان ايران نوشته اى و آن را براى سازمانهاى بين المللى فرستاديد؟ من اين اتهام را قبول ندارم و کذب محض است.

٦ - قاضى: شما تا اين تاريخ چند بار براى کنفدراسيون کارگران آزاد نامه نوشتى؟ من در تاريخ ١٠/٢/١٣٨٣ با نمايندگان کنفدراسيون اتحاديه هاى آزاد کارگرى که از طرف دولت براى آنها ويزا صادر شده بود ملاقات کردم و اين هيئت با مجوز قانونى وارد خاک ايران شدند که ملاقات من با اين هيئت زير نظر مسئولين دولت بود.

٧ - شما يک جدول تهيه کرده و در بين مردم آن را پخش کرده ايد و اين جدول شامل هزينه هاى يک خانواده ٥ نفره در ايران است؟ بلى. من اين جدول را تهيه و در اختيار اداره حراست اداره کار و امور اجتماعى قرار دادم تا نسبت به تعيين دستمزد براى کارگران در سال ٨٣ توجه داشته باشند.

٨ - يک دفتر در منزل شما پيدا شده که شامل مقالات کارگرى است؟ بلى. دفتر مربوط به من مى باشد و اين دفتر را در سال ٧٩ در زندان مرکزى سقز نوشتم و هيچگونه مشکلى ندارد. اين يک دفتر شخصى مى باشد.

٩ - شما در کجا دستگير شديد؟ کوچه مسجد ملا زاهد.

١٠ - شما در مراسم بوديد؟ خير. مراسمى برگزار نشد تا من در مراسم باشم. قاضى: يعنى شما انکار مى کنيد که در مراسم دستگير شده ايد؟ بلى. من شاهد دارم که در مراسم دستگير نشدم.

کارگران و مردم محترم، اين خلاصه اى از اتهامات من بود که توسط قاضى پرونده مطرح شد.

محمود صالحى

٢٩/١/١٣٨٤


www.wsu-iran.org wsu_wm@yahoo.com