کمون پاریس

بنفشه کمالی

مارچ ١٣٨٨- اسفند ٢٠١٠


مبارزۀ بی امان کارگران انقلابی پاریس بر علیه ورسای ضدانقلابی  

باید از ریشه بر اندازیم

کهنه جهان جور و بند

و آنگه ،نوین جهانی سازیم

هیچ بودگان هر چیز گردند

روز قطعی جدال است

آخرین رزم ما

انترناسیونال است

نجات انسانها

- بخشی از سرود انتر ناسیونال

شعر اوژن پواتیه ( نجار فرانسوی ) -  

هربار که مشغول مطالعۀ متون و کتابهای نوشته شده در بارۀ قیام شکوهمند کارگران پاریس و تشکیل کمون پاریس ، اولین حکومت کارگری میشوم و در نهایت به در هم شکستن آن توسط بورژوازی فرانسه و همدستانش (باوجود اینکه بارها و بکرات در مورد این واقعۀ تاریخی مطالعه کرده ام ) فکر میکنم ،هر  بارخواندن روند حوادثی که به کمون پاریس انجامید ، برایم اهمیت و  ارزش تاریخی این  اولین تجربۀ پرولتاریای جهان در  پاریس را صدچندان میکند.درعین حال تحسین و شگفتی بیش از حدی نسبت به مقاومت کمونارها و اعتقاد خدشه نا پذیری در من به پیروزی حتمی کمونیسم به و جود می آورد.

تحسین نسبت به و یادگیری از کمون پاریس و بکار بستن درسهای  گرانبهای آن از یکطرف و از طرف دیگر ی خشمی عظیم بر علیه سر کوب کنندگان کمون و اندوه فراوان برای سرنوشت کمونارها درمن بوجود میآید .این احساسات گوناگون همزمان در درون من زنده میگردند و وجود دارند .امااحساس اصلیِِ حاکم بر من ، احساس شادی و شعف وصف ناپذیر و افتخار به کمونارها بخاطر  تحقق بخشیدن به این حادثۀ کم نظیر میباشد .افتخار به وجود اولین کارگرانی که دولت خویش را ، اولین دولت کارگری را بوجود آوردند و برای تمامی کارگران و کمونیستها در سراسر جهان  درسهای گرانبهائی به جا گذاشتند.

در 18 مارس 1871 کارگران و زحمتکشان پاریس توانستند با نبردی بی امان وبا فداکاری و شور و شوقی بی نظیر در مقابل بورژوازی فرانسه  که تا به دندان مسلح بود ،قدرت را به دست گرفته و در 28 مارس 1871 اولین دولت کارگری را به نام جاودانی " کمون پاریس " تاسیس نمایند.در به انجام رسیدن این واقعه تاریخی ، زنان کارگر پاریسی نقش بسیار مهم و ارزنده ای داشتند .

در کتاب جاودانه مارکس به نام " مبارزۀ طبقاتی در فرانسه " او در بارۀ  این  واقعه بزرگ نوشت : " در سپیده دم 18 مارس ، پاریس  با شنیدن فریاد رعد آسای زنده باد کمون از خواب بیدار شد .ببینیم این کمون چگونه چیزی است ؟ این ابولهولی که شنیدن نام آن خاطرۀ بورژواها را آشفته میسازد چیست ؟ در بیانیۀ 18 مارس کمیته مرکزی چنین آمده است: " پرولتاریای پایتخت که شاهد ناتوانائی ها و خیانتهای طبقات حاکم بودند ، در یافتند که ساعت موعود برای آنکه آنان با بدست گرفتن زمام امور کشور را از وضع فعلی برهانند فرا رسیده است.پرولتاریا دریافت که وظیفه اجتناب ناپذیر و مطلق اوست که سرنوشت خویش را به دست گیرد و با تملکِ قدرت ، پیروزیِ این سرنوشت را تضمین کند " .

فرارسیدن زمینه های این قیام دردوران جنگ فرانسه باپروس فراهم شده بود .روز 28 ژانویه 1871 شهر پاریس دربرابرفشارنیروهای آلمانی به فرماندهی بیسمارک سقوط کرد.کارگران وزحمتکشان پاریس برای دفاع ازشهردرارگانی بنام گاردملی متشکل ومسلح شده بودند.ولی بعدازسقوط پاریس دربرابرنیروهای پروسی،حکومت جمهوری فرانسه درصدد خلع سلاحِ کارگران وزحمتکشان پاریس براَمد.

کارگران و نیروهای مسلح متشکل درگارد ملی ازخلع سلاح شدن امتناع ورزیدند و دست به دایر کردن دولت مورد نظر خود(کمون پاریس ) زدند .متاسفانه عمر این اولین دولت کارگری بسیار کوتاه بود و از 18 مارس 1871 تا 29 می همان سال بیشتر ادامه پیدا نکرد و به طرز ددمنشانه ای  مورد هجوم نیروهای مسلح بورژوازی (ورسای ) قرار گرفت  ودر یک نبرد سخت و نابرابر توسط نیروهای ضد انقلاب به خاک و خون کشیده شد .

کمونارهای دلیرتااَخرین لحظه باچنگ ودندان ازانقلاب و دولت کارگری دفاع کردند.زن،مردوکودک ، قهرمانانه درخیابانهاوکوچه های پاریس سنگرساختند،به مصاف بابورژوازی تادندان مسلح شده رفتند . زنان با شجاعت و دلاوری های بی نظری نقش زیادی در پیروزی کمون پاریس ایفا کردند.صدهانفرازاَنها زن ومرد وکودک درگورستان پرلاشزدرپاریس درپای دیواری که بنام دیوارکمونارها معروف است با گلولۀ نیروهای ارتجاعی دولت فرانسه اعدام شدند.

درمجموع بیش ازهزاران نفرازکارگران،زحمتکشان وانقلابیون پاریس ومدافعان کمون پاریس دراین نبرد نابرابربه دست نیروهای ارتجاع به خاک و خون کشیده شدندوهزاران نفردیگرکه به اسارت دراَمدندو بعدازشکنجه ها وتحمل سختی های فراوان به مناطق مستعمرۀ فرانسه تبعیدشدند.

مارکس این تجربۀ بی نظیرِ طبقۀ کارگرفرانسه را در کتاب "جنگ داخلی در فرانسه "بطور مفصل و با دیدی عمیق و تیز بین شکافته و آن را از زاویه های گوناگون مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است ، در عین حال چهرۀ کریه بورژوازی فرانسه و متحدان آن را به درستی و بطور بارزی افشاء نموده و درنهایت رسالت تاریخی طبقۀ کارگر را بر علیه بورژوازی به صراحت و روشنی ترسیم نموده است .

کتابِ "جنگ داخلی در فرانسه "گنجینۀ عظیمی برای درک کمون پاریس و درسهای تاریخی آن میباشد . مارکس به اهمیت "انترناسیو نالیستی" کمون در بخش دیگری از این کتاب تاکید کرده  و نوشته " کمون در عین حال  حکومت کارگری و از این بابت ، آن حکومت انترناسیونالیستی به معنای کامل کلمه بود .در زیر نظارت ارتش پروس که دو ایالت فرانسوی را به آلمان ملحق کرده بود ،کارگران سراسر جهان را به کارگران فرانسوی می  پیوست ، کمون نیز حضور اتباع بیگانه را در صفوف خودبرای کسب افتخار مردن در راه آرمانی جاودانه پذیرفته است . ( مارکس چنگ داخلی در فرانسه ) برای مارکس کمون پاریس شکل مقدماتی حاکمیت طبقۀ کارگریعنی دیکتاتوری پرولتاریابودونشان دهندۀ قهرانقلابی محرومان دربرابرستم گران،استثمارگران ودشمنان اَزادی بود.

کارهای اساسی کمون به اختصار :فرمان لغوارتش وپلیس دائمی وژاندارمری.تنها نیروی مسلح ملیشیایی بود که متشکل ازکارگران،زحمتکشان ونیروهای انقلابی میشد.فرمان مصادرۀ اموال کلیساهاواستفاده از کلیساهابه عنوان محلی برای جلسات سیاسی،فرمان تحصیل مجانی.اصل انتخابی بودن همۀ کارمندان دولتی وعزل و نصب اَنها درهرزمان وبه ارادۀ شورای کمون.سوزاندن وازبین بردن وسائل گیوتین وشکنجه.

لغوحکم اعدام.جدایی دین ازحکومت ومدرسه،آزادی بی قید وشرط..سطح دستمزدهابه سطح دستمزدکارگران رسید.کمون ازمشاوران شهری که بارای عمومی مردم در نواحی گوناگون برگزیده میشدند تشکیل میشد. این افراد درهرلحظه بایدپاسخگو میبودند و مقامشان پس گرفتنی بود. اکثریت اعضای شورای کمون ازکارگران،یا نمایندگانِ سرشناس طبقۀ کارگربودند.

بالاتر و مهمترازهمه این بود که طبقۀ کارگربرای اولین بار سیستم حکومتی خویش را بنیان نهاد و تجربه کرد. در عین حال به نیرو ،توان و قدرت بی نظیرخودواقف گشت وپرچم سرخ انقلاب پرولتری رابرافراشت.پرچمِ کمون پرچم جمهوری جهانی است . یاد و درسها و خاطرۀ کمون پاریس ، اولین دولت کارگری گرامی باد.

  بنفشه کمالی

http://shadochdt.wordpress.com

 banafshekamali@gmail.com

17-3-2010ََ


www.wsu-iran.org wsu_wm@yahoo.com