ثروتمند شدن در " کمک کردن"

جان پيلجر

برگردان: حميد قربانى

ژوئن ٢٠٠٥


نوشته زیر که بوسیله روزنامه نگار شجاع انگیسیِ متولد شده در استرالیا جان پیلجر نوشته شده، نقش واقعی "کمک های بلاعوض" کشورهای غربی به کشورهای "جهان سوم "را برملا می کند و نشان می دهد که چه دست های خون آلود و اهداف غیرانسانی پشت اکثرِ این پروژه های "خیریه ای" قرار دارند. این نوشته در روزنامه آفتون بلادت سوئد در تاریخ ٦ ژوئن ٢٠٠٥  با ترجمه تور ونر برگ به چاپ رسیده است.

جان پیلجر در باره کمک اقتصادی دروغین- و کسانی که از آن بهره مند می شوند.

از هوا که نگاه می کنی نه انسانی، نه حرکت و جنبشی و نه حتی حیوانی دیده می شود، اگرچه بیشترین جمعیت آسیا درکنار رود میکون ایستاده باشد. علاوه براین مزارع سر سبز برنج را نیز خیلی به ندرت می شود تشخیص داد؛ حتی به نطر نمی رسد که هیچ چیزی کاشته شده باشد و یا گیاهی روییده باشد، غیراز جنگل و این که گیاهان بزرگ وحشی سراسر دشت را پوشانده اند. در کناره های این دشت دهکده های ویران شده ای را، که در آنجا گودالهای ایجاد از بمب های آمریکائی یک نقشه به وجود آورده اند، دیده میشوند، گیاهان وحشی درخط های منظم روییده اند، آنها با کود ترکیبی انسانها، با باقیمانده از پیکر هزاران و بازهم هزاران نفر از مردان، کودکان و زنان کود داده شده اند، و چنین پیدا است که در آن گورهای دسته جمعی یک ملت از کوچک و بزرگ دفن شده اند، در آن جا 2 میلیون انسان به خواب ابدی فرو رفته اند، که یک سوم یا یک چهارم جمعیت کامبوج را آن گورهای دسته جمعی در خود جا داده اند. آنها همه از دست رفته اند، آری" ازدست رفته اند".

هنگامی که در 26 سال قبل به کامبوج آمدم، این کشوررا این چنین دیدم، زمانی بود که تازه حکومت ترور و وحشت خمرهای سرخ بوسیله ارتش ویتنام سقوط نموده بود. حکومت به خون تشنه ای که از جهنم آفریده شده از بمب های آمریکایی سر برآورده بود. اندکی بعد مهندس و کارمند آتش نشانی بریتانیا، جیم هاوارد مسئول سازمان کمک کننده Oxfam هم فرود آمد و اولین تلگرام خود را به جهان خارج این چنین مخابره کرد: "50 تا 80 % ماتریال انسانی ویران شده، اینجا واقعا وحشتناک است. ١٠٠ تن شیر هر هفته با هواپیما یا کشتی مورد لزوم است. این نیازی است که به طور فوری و خیلی فوری فریاد می زند و باز هم همین الآن خود را تکرار می کند."

این چنین شجاع ترین سرمایه گذاریهای بلاعوض و یا خیریه ای قرن بیست آغاز شد؛ که می رفت؛ یک بایکوت اقتصادی ، به رهبری ایالات متحده آمریکا و انگلیس را نادیده بگیرد، بایکوتی که تصمیم داشت آزاد کننده کامبوج یعنی ویتنام را جزا دهد. بوسیله نوآوری و اقدامات زیرکانه سیاسی و برنامه حساب شده تبلیغاتی در بریتانیا اوکسفام موفق شد که تعداد بیشمار انسان را توان بخشی و نجات دهد. از آن خیلی بیشتر، اهمیت اوکسفام هنگامی روشن شد که درخواست کرد که دنیای غرب می باید از پشتیبانی خمرهای سرخ در تبعید دست بردارد، با این درخواست، اوکسفام خود را در مقابل دولت های ریگان و تاچر دید و تهدید به قطع کمک های مالی بدون مالیات بعنوان سازمانی خیره ای گردید. این آشکارترین اخطاری بود که به تمام سازمانهای کمک کننده آزاد، یا " سازمانهای نه دولتی" "NGO " داده شد که آنها را وحشتزده کند از این که خیلی"رادیکال" بشوند. بسیاری از این سازمانها بعد ازآن تصمیم گرفتند که درهمکاری با دولت بریتانیا قرارگرفته و به صورت کئوپراتیو با سیاست این دولت عمل کنند. سیاست نئولیبرال و تجارت آزادی که بانی و دلیل اصلی قسمت بزرگی ازفقردرجهان معاصر است. بیست و هفتم ماه مه امسال گروه اقدام به مساعدت کردنActionAid ))؛ گزارش تکاندهنده، غیرمعمولی و شدیدا انتقادی را به چاپ رساند: عنوان این گزارش مساعدت کردن واقعی، با زیر تیتر یک برنامه عملی برای این که کمک کردن ها در عمل مفید واقع شوند، است. قبل از جلسه سران 9 کشورثروتمند که در ماه یولی در اسکاتلند برگزار خواهد شد، دولت بلر و دیکر دولت های اروپایی یک کمپین تبلیغاتی بدون پایه مادی آغاز کرده اند که خود را در طرف کشورهای فقیر قرار دهند، اما گزارش ActionAid افشا می کند که دولت های غربی در رابطه با ارزش حداقل کمک های اقتصادی بلاعوض خود سه برابر آن چه که در واقع وجود دارد، گزافه گویی می کنند، و قسمت خیلی زیادی از کمک های اقتصادی این دولت ها در شکل پدیده ای به نام "ظاهرا کمک اقتصادی" انجام می گیرد، این نوع کمک کردن بدین معنی است که با فقر و از بین بردن آن سر و کاری ندارد. این گزارش حکایت از این می کند که با قیمت های خیلی بالاترخدمات تکنیکی و مشاوره دادن از کشورهای مساعده کننده خریداری می شود، این نوع خریدها خیلی به ندرت مورد حسابرسی و بازرسی قرار می گیرند. بریتانیا بزرگ اغلب در باره مبلغ کمک های اقتصادی خود به کشورهای فقیر با داخل کردن( پس نگرفتن قرض های داده شده) مبالغه می کند؛ و ایالات متحده آمریکا کمک اقتصادی را با ایدئولوژی، خرید و فروش و منافع خود ربط می دهد. درواقعیت امر کمک اقتصادی واقعی به جای هفت دهم در صد از درآمد ملی هر کشور پیشرفتۀ که سازمان ملل متحد تعیین کرده است، یک دهم درصد بر آورد می شود. این سیب زمینی کوچولو باز هم کوچولوتر می شود.

کامبوج مثال خوبی است. این کشور یکی از فقیرترین کشورهای جهان است،به نظر می رسد که این کشور هرگز نتوانسته ازآن ضربه و فشار روحی و روانی خود را نجات دهد و دوباره به زندگی عادی برگردد، ضربه ای که بوسیله ریچارد نیکسون، کی سینجر و پول پوت بر این مردم فرود آمد. در دهه ١٩٨٠، بعد از اینکه رژیم پول پوت بوسیله ویتنامی ها از کشور بیرون انداخته شد، بایکوت اقتصادی این کشور که از جانب آمریکا و بریتانیا درخواست و پشتیبانی شد، تقریبا تمام بازسازی را غیرممکن کرد. درعوض آمریکا یک جنبش مقاومت پیدا کرد و نیروهای ویژهSAS بریتانیا مسئولیت آموزش چریکی و خرابکاری باقیمانده خمرهای سرخ را در پایگاههای مخفی در تایلند و مالزی را به عهده گرفت. سال ١٩٩٠، زمانی که عاقبت سازمان ملل متحد وارد کامبوج شد که "دموکراسی" را در آنجا سازمان دهد، این سازمان جهانی با خودش رشوه دهی درابعادی باور نکردنی و همچنین ایدز و "کمک ها اقتصادی" وارد این کشور کرد. این را به اشتباه یا "عمدا " " پیرورزی و طاق نصرت برای انجمن جهانی" گزارش کردند.

امروزه کامبوج یک قربانی چنین کمک های خیریه ای می باشد. نظیر آفریقا؛ کشورهای کمک دهنده ( کشورهای سرمایه داری پیشرفتۀ غربی و ژاپن) کامبوج را بعنوان یک اسطوره ناامید کننده درید قدرت خود نگاه داشته اند، در مطبوعات غربی از زبان سیاستمداران غربی می خوانیم: که کامبوجی ها هنوز توان کمک کردن به خودشان را پیدا نکرده اند و در اصل این وحدت و اتحاد کاپیتالیسم غارتگرو طمعکار با سازمانهای یاری دهنده و غیر دولتی است که برای توسعه این کشورلازم شده اند. هیچ چیز اوضاع کنونی کامبوج را به اندازه لامپ های گردان آویزان بر درب کارخانه های تولید کننده گرسنگی که بخشا کالای مصرف کننده درغرب را تولید می کنند، توضیح نمی دهد، که خود را بر مناطق مسکونی در حال چرت زدن گسترش می دهند که درآن ها کودکان در استخرهای پر از گل ولای مالاریا زده بازی می کنند.

کمک های اقتصادی دروغین،یا کمک های اقتصادی تظاهر کننده، طبیعتاُ با سرمایه داری غارتگر دست یکی هستند. در حدود نیمی از کمک های اقتصادی به کامبوج عبارتند از" کمک های اقتصادی تکنیکی". در بین سالهای ١٩٩٩ و ٢٠٠٣ پرداختی برای این نوع کمک ها به بالاتر از ١.٢ میلیارد دلار رسیده اند.

کمک های تکنیکی چی هستند؟ آنها عبارت از حمله و هجوم "مشاوره دهنده های بین المللی" اند که مخارجشان فقط در سال ٢٠٠٣ به بیشتر از ٧٠ ملیون دلار شده است. به این اضافه کنید پرداخت برای "یاری دهندگان بین المللی، که یکی و هر کدام مخارجشان ١٥٩٠٠٠ دلار است. در طرف دیگر مخارج یک کارکن خارجی کمک های اقتصادی که در یکی از سازمانهای موجود غیردولتی(NGO ) حداقل ٤٥٠٠٠ دلار در سال می باشد، در صورتی که مخارج یک محقق کامبوجی ٨ برابر کمتر از یک محقق خارجی است.

بیشتر از 740 محقق و مشاوره دهنده خارجی، مخارجی بیشتر از ١٦٠٠٠٠ محقق و کارمند دولتی کامبوجیایی دارند که ماهانه حقوقی برابر با 25 دلار می گیرند. هر وزارت خانۀ کامبوج پراز محققین و مشاورین خارجی اند که مجموعۀ حقوق شان چند برابر بودجه سالانه چنین وزارت خانه هایی است. چنین مخارجی دو برابر وزارت خانه کشاورزی و چهار برابر وزارت خانه دادگستری است.

کارمندان خارجی سازمانهای غیر دولتی و خیریه ای اغلب و به حق، شکایت از رشوه خواری در ادارات محلی دارند. اما آنها به ندرت رشوه خواری رسمی و قانونیت بخشیده خود را تشخیص می دهند. "هنوز که هنوز است، یک آنالیز واقعی و سیستماتیک از مؤثر بودن کمک های تکنیکی در کامبوج نه شده است." کارمندان کامبوجیایی علت این امر را، این طور توصیف می کنند، زیرا که کشورهای خارجی کمک اقتصادی دهنده نمی خواهند که آشکار شود که کمک های اقتصادی آنها بی تأثیر بوده و هستند. شورای توسعۀ کامبوج می گوید که کارمندان خارجی "سیستمی را به وجود آورده اند که آلترناتیو دولت است.آنها مهارت و صلاحیت را انتقال نمی دهند. این نوع محققین گزارشاتی را تنطیم می کنند که هیچ کس آنها را نمی خواند. " کشورهای کمک دهنده اغلب از کمبود پرسنل انسانی شکایت می کنند [اما] کامبوجیایی ها نیز انسانند"

گزارش نام برده شده دربالا، پروژه ای را مورد بحث قرار می دهد که در مورد نجات روستاییان ازخطر و صدمات سیل می باشد، که وزارت توسعۀ بین المللی بریتانیا درآن دخیل است. با وجود این که این پروژه براساس "دخالت دادن ساکنین محلی" برنامه ریزی شده، سه چهارم بودجه پروژه خرج ادارات، یاری دهندگان و مجریان اداری خارجی می شود. کامبوج دارای سه برنامه توسعه است که بوسیله سه ارگان خارجی پایه ریزی شده و اداره می گردد. یکی از بزگترین این ارگانها، سازمان دولتی آمریکایی USAID است که به مداخلات خونین سیاسی در سراسر جهان مشهور است. USAID بودجه اقتصادی گروههای اپوزیسیون کامبوج، "مشاوره دهنده در امور رعایت حقوق بشر است" و روزنامه یی را که از ایده های بوش در باره"رهبری کردن خوب"پشتیبانی می کنند، عهده دار است. حتی بزرگترین کمک اقتصادی دهنده درامورمربوط به حقوق انسانی این ارگان از جمله شرکت بزرگ آمریکایی، سازنده مایع شیرین شور است، که در مناطق استوایی نقشش در نابودی محیط زیست این منطقه انکار ناکردنی است. تولیداتی که در آمریکا تولید میگردند، باید خریده شوند، در حالیکه قیمت این تولیدات پنج برابر تولیدات مشابه در کامبوج می باشد.

در سازمانهای غیر دولتی موجود در کامبوج انسانهای خوب و با وجدانی هم وجود دارند، همچنین تعدادی پروژه مؤثر نیز موجود هست. اما "هم یاری" با مردم محلی چیزی است که هم دولت ها و هم سازمانهای خیریه ای مورد سوء استفاده قرار می دهند. کامبوجیایی ها آن چیزی را دریافت می کنند که اجازه دریافت آن را دارند،مثلا آن وامهای افتضاح آمیزو بی فایدهِ بانک جهانی و صندوق بین المللی که برای کشورهای دیکری چون زامبیا دشواریها و مشقات زیادی را در برداشته است.

بیشتر از ٦٠٠٠٠٠ نفر از مردم کامبوج در دهۀ ١٩٧٠ بوسیله بمب های آمریکایی به قتل رسیدند. که بعدا سیا(CIA ) به آن چون ویرانی انسانی که در پشت جنایات خمرهای سرخ، پنهان مانده باشد، اعتراف کرد. در یک واقعۀ پس ار آن هزاران کودک کامبوجیایی براثر بایکوت اقتصادی مورد پشتبیانی دولت انگلیس از کمبود مواد غذائی و داروئی مردند.

من می بینم که تونی بلر، هم چنین چندتایی از هنرپیشگان معروف بازوبند مشهوری را با عبارت "Make Poverty History " فقر را ریشه کن کنیم! بر بازوهایشان بسته اند. این دیگر به روشنی یک هرزه گی جنسی را آشکار می کند. مانند دیگر کشورهای آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین را که به نام علاقه به کشورهای غربی ازسالها قبل چپاول و غارت شده اند، کامبوج حق تقاضای غرامت بدون قید و شرط دارد، چیزی که به تواند بوسیله آن نیازهای فوری و رنج دهنده مردم خود را برآورده کند دربرابر شرایط سخت پیشنهادی کسانی که خود را کمک کننده می دانند.


www.wsu-iran.org wsu_wm@yahoo.com