در حاشیه استعفای صدیق جهانی و عباسفرد در میان گرد و خاک جمشید کارگر

احسان کاوه


آذر ١٣٨٧- دسامبر ٢٠٠٨


http://ghaader.blogfa.com/post-39.aspx

طی هفته گذشته و به دنبال اعلام رسمی اخراج مهدی کوهستانی به خاطر عضویت در سولیداریتی سنتر از طرف اتحاد بین‌المللی در حمایت از کارگران ایران ؛ دو تن به نامهای صدیق جهانی و عباسفرد در اعتراض به برجسته کردن غیر واقعی خطر «مرکز هم‌بستگی آمریکائی» (سولیداریتی سنتر) در جنبش‌کارگری ایران از این نهاد سرآسیمه استعفاء دادند. نامبرده‌گان به همراه آقایان بهمن شفیق و امیر پیام از فرط پایبندی به این اعتقاد (یعنی غیر واقعی بودن خطر سولیداریتی سنتر!) مدت‌هاست که کار و بار معمول خود را رها کرده و با چنگ و ناخن و دندان با کسانی که خلاف این را می‌گویند گلاویز شده اند. با مروری گذرا بر تاریخچه زندگی سیاسی این افراد می توان دو دوره‌ی متفاوت ماقبل و مابعد ایمان آوردن به غیر واقعی بودن خطر مرکز همبستگی را از هم سوا کرد. اما با یک ارزیابی جدی تر ، پایه های اساسی تر چرخش به راست محفل مذکور را در همان دوره نخست و با طرح مصرانه‌ی بحث همراهی با اصلاح طلبان حکومتی برای تشکیل تشکل‌های زرد جدید برای طبقه کارگر را مشاهده خواهیم کرد. حکمتیست ها با رویگردانی از طبقه کارگر به طرح بحث رابطه با دولت ها رسیدند محفل امید با ترکیدن حباب امید واحی‌شان به سازش طبقاتی کارگران و در متن انزوایی خفت بار و کشنده ، حقه‌ی سیاه بی خطر بودن سولیداریتی سنتر را مهر نماز خود کردند !

محفل لغو کارمزدی در هجرت نیز با موضع گیری پر گرد و غبار طوطی شکر شکن خود ؛ جمشید کارگر ، بار دیگر نشان داد که در گیر و دار نبردهای طبقاتی ، همچنان به نقش سنتی خود یعنی خرمگس بودن معرکه بسنده می‌کند. چرا که ریاکاری محفل امید در تئوری بی خطر بودن توطئه های امپریالیستی برای جنبش کارگری خود را نشان می‌دهد ،اما، جریان لغو کارمزدی با همطراز کردن خطر سایرین تا حد عوامل خود فروخته امپریالیسم همین نتیجه گیری را بدست می‌دهد ، و لاجرم،به همان کمپین می‌پیوندد. بقولی، یک راه دیگر برای پایین کشیدن پاپ بالا بردن مقام و منزلت سایرین تا حد پاپ است.

فرآیند پیشروی مبارزه طبقاتی کارگران از نهادینه شدن سنت مبارزه متشکل تا به سرانجام رساندن انقلاب سوسیالیستی ، مستلزم در هم شکستن مقاومت حافظان سرمایه چه در مقیاس ایران و چه در مقیاس بین‌المللی است. همه‌ی جریاناتی که - ساده دلانه و یا بزه‌کارانه – به همراهی جناح هایی در محافل بورژوا امپریالیستی آلوده گشته‌اند همچنان که مشاهده می‌کنیم عملا به صف ضد‌کمونیست‌ها و ضدانقلاب پیوسته اند. امید حقیقی این است که هوای کیفیتا تازه ای که در پی رشد جنبش سوسیالیستی و کارگری فضای تنفسی جامعه را دگرگون خواهد کرد زمینه های هر چه بیشتری از بازگشت برای تعداد هر چه بیشتری از آنها مهیا شود.



www.wsu-iran.org wsu_wm@yahoo.com